اشتراک گذاری این مطلب در تلگرام
دبیرستان، سال اول، نفری سه چهارتا تجدید آوردیم.
سال دوم رفتیم رشته ی ریاضی. افتادیم دنبال درس.
مسئله های جبر، مثلثات و هندسه را که کسی توی کلاس از پسشان برنمی آمد، حل می کردیم.
صبح اول وقت قرار می گذاشتیم می آمدیم مدرسه، یک مسئله سخت را می گذاشتیم وسط، هر کسی که زودتر ابتکار می زد و به جواب می رسید، برنده بود. حالی بهمان می داد.
درس های دیگرمان مثل تاریخ و ادبیات زیاد خوب نبود، ولی توی درس های فکری و ابتکاری همیشه نمره ی اول کلاس بودیم.
مصطفی کیفی می کرد وقتی یک مسئله را از دو راه حل می کرد.