شهیدیار

خاطرات شهدا - زندگینامه شهدا - وصیتنامه شهدا و ...

شجاعت ( از خاطرات شهید خرازی )

اشتراک گذاری این مطلب در تلگرام
شجاعت ( از خاطرات شهید خرازی )
مدتی بعد از عملیات «خیبر» یک روز «حاج حسین خرازی» به مقر مهندسی آمد و «حاج حسن فتاحی» را احضار نمود که همراه او به خط برود.

او می خواست از نزدیک به امور بچه های مستقر در خط، رسیدگی کند و در مورد مسائل مهندسی، توصیه های لازم را بنماید.

همراه آن ها به خط رفتیم. «حاج حسین» یکی یکی با بچه ها احوال پرسی می کرد و از مشکلاتشان سؤال می کرد. پس از مدتی قرار شد باز گردیم.

در این وقت دشمن آتش سنگینی در منطقه می ریخت. هنگامی که سوار «تویوتا» شدیم،

«حاج حسین» گفت: «قبل از حرکت سه صلوات و یک «آیه الکرسی» بخوانید و حرکت کنید.»

این کار را کردیم و در میان آن همه گلوله باران شدید، آسوده خاطر به عقب بازگشتیم و برای هیچ کدام اتفاقی رخ نداد.

برایم جالب بود که سه خصوصیت شجاعت و توکل و توسل به خداوند در «حاج حسین» جمع شده بود.

پیام کاربران

لوگوی سایت ابر و باد