اشتراک گذاری این مطلب در تلگرام
متن وصيتنامه شهيد علم الهدي به خواهرش
خواهر عزيز، صديقه
پس از اهداء سلام و درود، رسيدن به فلاح را برايتان آرزو ميكنم
چون در آغاز قدم گذاشتن در سال جديد از شما دور بودم و نتوانستم خود را به اين راضي كنم كه سال نو را آغاز كنيم و در اين لحظات حساس از عمر با شما سخن نگويم ناچار براي اولين بار قلم بدست گرفتم و با شما حرف ميزنم
ساعتي پيش داشتم مطالعه ميكردم به يك جمله رسيدم. در مورد اين جمله زيبا فكر كردم و مناسب ديدم كه نتيجه اين ساعات فكر را كه در آستانه شروع سال جديد بود برايتان بنويسم .
شاندل Shandel متفكر بزرگ اروپاي قرن بيستم در مورد چگونگي زندگي انسان در قرن بيستم ميگويد :
«انسان اين عصر زندگي را وقف تهيه وسايل زندگي ميكند »
ما زندگي را در رنج ميگذرانيم تا راحتي و آرامش ايجاد كنيم، تمامي عمر ميرويم به اين اميد كه لحظاتي بنشينيم، تمام عمر زحمت ميكشيم تا استراحت كنيم و البته عمر ميگذرد و راحتي و آسايش و نشستن و آرامش را لمس نميكنيم و نمييابيم. زيرا مرتباً از طريق اجتماع به ما نيازهاي جديد تلقين ميشود .
نيازهاي كاذب و مصنوعي كه دائماً در آدم بوجود ميآورند بوسيله تبليغات است تلويزيون را روشن ميكنيد و بعد از دو ساعت خاموش ميكنيد به خودتان نگاه ميكنيد، ميبينيد هفت هشت احتياج خريد تازه بوجود آمده كه قبلاً لازم نداشتيد، قبلاً مثلاً با خاكستر ديگ را ميشستيد امروز حتماً بايد پودر... بخريد .
بوردا ميخريد زن روز ميخريد نگاه ميكنيد در فكر تهيه لباسها و مدلهاي آن ميافتيد استعمار فرهنگي و فرهنگ زدايي از طريق تقليد تشبه رقابت مصرفهاي مصنوعي و سمبليك و جلب توجه است و اينجاست كه به سخن عميق محمد(ص) كه من يتشبه يقوم فهو منه كه از كلمه شبيه استفاده شده (پي ميبريم) اگر زندگيمان مثل اروپاييها شد اگر وضع لباسهامان مثل مدلهاي ارائه داده شده زن روز و بوردا و خانم... شد خود نيز از نظر خصوصيات انساني و درك و انتخاب راه به سوي او شدن ميل كردهايم .
يكنواختي و قالبي شدن انسانها در جوامع گوناگون و مخصوصاً در ملت ما كه مرتباً بوسيله برنامههاي فرهنگيمان در سطح وسيعي از طرف مسئولان امر پياده ميشود همه در قالبهاي ماشينيسم بخاطر بالابردن مصرف جهاني مخصوصاً جهان سوم كه دنياي صنعتي به ما تحميل ميكند. غارت اصالتها، منابع معنوي و از بين رفتن خصوصيات زندگي شرقي و يا اسلامي كه عبارت از مصرف هرچه كمتر و توليد هرچه بيشتر بوسيله عوامل آموزشي دگرگون ميشود. چرا كه اروپاي صنعتي ميبايست براي توليدات اضافي خود مصرف كننده پيدا كند و چه كند كه بتواند كالاي مصرفي بدهد و مواد توليدي بگيرد و منت بگذارد و خود را هم بالاترو متمدن قلمداد كند و اگر هم سواري خواست خر خوبي تربيت كرده باشد و....
ابتدا با استعمار فرهنگي كار خود را آغاز ميكند و سپس از يك خصيصه پاك و اصيل خدايي كه برسم امانت به انسان داده شده استفاده ميكند و آن تنوع كه شكل تكامل است .
ما ميبينيم (همراه با درد) كه تمام فلسفهها و مذهبها و ايدهآلها و عشقها و خواستهها و... خلاصه شده در اين : اصالت مال زندگي مادي است بنابراين وقتي زندگي مادي اصالت دارد هدف رفاه است پس براي چه بايد كار كرد؟ براي ساختن وسايل آسايش زندگي
داستان شازده كوچولو را خواندهايد؟
آيا قرباني شدن آسايش زندگي براي چه؟ براي تكامل؟ براي تعالي؟ براي رفتن به حقيقت؟
براي رسيدن به ايدهآلهاي مقدس انساني؟ براي تقرب و نزديكي به بهترين دوست و يار، او (الله)؟ نه براي بدست آوردن وسايل آسايش زندگي. زيستن براي مصرف، مصرف براي زيستن
يك دور، باطل دور حماقت كار. استراحت. خوردن. خوابيدن همين و بس!!! بهتر است كمي فكر كنيم ملاك ما براي شناختن افراد چيست، مثال ميزنم، آيا وقتي مثلاً به خواستگاري ميرويد چه ميپرسيد، ميپرسيد كه آيا شما آدم باهوشي هستيد؟ با شهامت هستيد؟ چه مقدار وقار و اصالت داريد؟
چه مقدار قرآن را درك كردهايد؟ چه مقدار در تاريخ و اعتقاد و جامعه شناسي و انسان شناسي و تفسير و فهم سخنان ائمه مطالعه داريد؟ معلوماتتان چقدر است و... هرگز !
درست همانگونه ميانديشيم و همانگونه انتخاب ميكنيم كه فرهنگ مادي بورژوازي غرب به ما تحميل كرده و معيار ارزشهامان بستهبندي شده از غرب ميآيد، اما خود نميدانيم و نميفهميم و خيال ميكنيم كه انديشه و فكرمان اسلامي است در صورتيكه انديشهاي كه قرآن به ما ميخواهد بدهد درست عكس آن است و با آن در تضاد كامل است .
و اصلاً انديشه تربيتي قرآن براي از بين بردن چنين ارزشها و معيارها و طرز تفكرها و برداشتها و چنين شناختي است نسبت به زندگي حيات وسايل مادي نيازها خواستها ايدهآلها و ...
و ما تمام تلاشمان و ناراحتيهامان و رنجها و حتي نوع احساسهامان در اينست كه بهتر زندگي كنيم بجاي انديشيدن به اينكه چگونه بايد زندگي كنيم و چرا؟ زندگي يعني چه؟ تلاش براي چه؟ اصلاً چرا زندگي ميكنيم؟ و به اينها توجه نداريم، چرا كه نتوانستيم خود را از لجن فرهنگ بورژوازي نجات دهيم، از لجن مصرف بدون توليد، از لجن زندگي خلاصه شده در ماديات، و تمام نيروهاي خلاق و نبوغهاي سرشار را در وسيله خلاصه كردن، درست مثل كسي كه پله گذاشته تا خود را به پشت بام برساند اما همينكه پا روي پلكان اول گذاشت آنقدر راجع به خود پله فكر كند سوراخ سمبههاي آن، رنگ آن و... كه لحظهاي خواهد رسيد و گريبان مرگ او را فرا گرفت و هنوز در فكر اينست كه پله چوبي را تبديل به فلزي يا فلزي را تبديل به كائوچو يا طلا و يا... كند و در نتيجه عمر تمام ميشود و خود را به پشت بام نرسانده .
خواهش ميكنم اين جمله را با دقت بخوان و فكر كن تا عظمت آن را درك كني الناس نيام اذا ماتوا انتبهوا (مردم خوابند وقتي كه مردند متنبه ميشوند، بيدار ميشوند) كه حدس ميزنم اين جمله زيبا از فاطمه بزرگ آن الگوي نمونه شاهد اسوه در همه زمانها براي همه نسلها و همه دختران و مادران تاريخ آن چهره زنده كه جز از وقايع مرگ او از تاريخ زندگيش چيزي نميدانيم و او كه بايد در لحظههاي زندگي در تصميمها در انتخاب در جلو چشمانمان باشد تا بياموزيم كه چگونه زندگي كنيم و چگونه بميريم .
نتايجي كه من از اين جمله گرفتهام به شما ارائه ميدهم چه بسا كه شما فكر كنيد به نتايج عميق تري دست يابيد .
مردم خوابند
۱ . خواب معمولاً در شب است و از خصوصيات شب تاريكي و سياهي و ظلمات است .
۲ . كسي كه خواب است از وقايعي كه در اطرافش اتفاق ميافتد بي خبر است .
۳ . كسي كه خواب است از خود نيز بي خبر است .
۴ . اگر دشمني داشته باشد به سادگي ميتواند او را از بين ببرد يا در دام بيندازد .
۵ . هنگامي كه خورشيد كه مظهر نور است و روشنايي، طلوع كرد انسان از خواب بيدار ميشود .
۶ . كلمه ناس بكار رفته به معناي توده مردم .
۷ . چه كسي متنبه ميشود، بيزار ميشود، پشيمان ميشود، بعد از آنكه بيدار شد؟ كسي كه ميفهمد استعدادها و نيروهاي بسيار در وجود داشته سرمايههاي عظيمي خدا به او عطا كرده و آنها را راكد در عالم خواب و ناآگاهي قرار داده همانند آب راكدي كه ميگندد و بوي بد ميدهد .
و در ثاني كار از كار گذشته و مرگ فرا رسيده و راه بازگشتي نيست .
هدف او (الله) از آفرينش انسان تكامل بسوي اوست و سرمايههاي مادي را در اختيار انسان گذارده تا در خدمت آن هدف بكار بريم، اما... چگونه بدست خود استعدادها و نبوغهايمان را دفن ميكنيم و در گورستان فراموشي رها ميكنيم و به قول قرآن زندگيمان كافرانه ميشود .
زيّن للذين كفروا الحيوه الدنيا و يسخرون من الذين آمنوا والذين اتقوا فوقهم يوم القيامه .
كسانيكه كفر ورزيدند و حيات دنيا براي آنان زينت داده شده، ايمان آورندگان را مسخره ميكنند. ولي كسانيكه تقوي پيشه كردند روز قيامت و حيات اخروي برايشان بسيار برتر و مهمتر است .
در آيه۱۴ سوره آل عمران مراجعه كنيد و دريابيد كه در اين آيه نقش زن در تعيين جهت فكري و مسير زندگي مرد و اجتماع چگونه مطرح شد .
الدنيا مزرعه الاخره
يونس )هرچه كه نداشتيم از خدا ميخواهيم و هنگاميكه خدا آن را به ما داد او را فراموش ميكنيم پس جزو مسرفين هستيم ).
زيرا آنچه را از نعمتها كه خدا به ما داده تا در راه رسيدن به او بكار بريم و اگر بكار نگرفتيم مسرفيم. كذلك زين للمسرفين ما كانوا يعملون. ان الله لايحب القوم المسرفين .
اعراف) اين آيه بسيار عميق و زيبا و رسا است ).
خطاب به بني اسرائيل (همان قومي كه پيامبر ما را به آنها تشبيه ميكند) متاع و زينت دنيا را حرام نكرديم بر مردم بلكه اينها وسيلهايست براي مردم با ايمان و اينها فقط در دنياست و البته و البته در آخرت بهتر از اينها را به مردم با ايمان خواهيم داد .
به سوره كهف آيه ۷- سوره اعراف آيه ۳۱- سوره حديد۲۰ - سوره كهف ۲۸ سوره قصص ۷۸ و۷۹. سوره احزاب ۲۸. سوره توبه ۳۸. سوره نساء ۷۷ . سوره آل عمران ۱۸۵. سوره نحل ۱۱۷. سوره يونس ۲۳و۷۰ سوره رعد ۲۷ قصص ۶۰و۶۱ . سوره غافر۳۹. سوره شوري ۳۶. سوره زخرف ۳۵. مراجعه كنيد با دقت به سخن خدا گوش كنيد تا چگونگي زندگي و راه و هدف و نوع نيازها و خواستههايمان را از فرهنگ و ايدئولوژي قرآن بگيريم و به جهانيان ثابت كنيم كه قرآن براي همه زمانهاست و عمل كردن آن براي همه نسلها