اشتراک گذاری این مطلب در تلگرام
آرامشش زبانزد بود…خیلی بر اعمالش مسلط بود و کم حرف…
به جا حرف می زد و اغلب مشغول ذکر گفتن بود…
سوال که می پرسیدند،جواب می داد
و دوباره ذکرهایش را از سر می گرفت…
می گفت از فرصت ها خوب استفاده کنید…
یک بار گروهی داشتیم به جبهه می رفتیم…
گفت:«بیایید با هم سوره صف را حفظ کنیم.»
به مقصد که رسیدیم همه آن سوره را حفظ کرده بودیم…