اشتراک گذاری این مطلب در تلگرام
تلخترین خبری که در زندگیاش شنید پذیرش قطعنامه بود.
خیلی خراب بود، چند شب نتوانست بخوابد. زیاد گریه میکرد،
آقای کابلی هیچ وقت ناراحتیهایش را به خانه نمیآورد اما بعد از این قضیه سر نمازهایش ناله میکرد و میگفت ما کمر آقا را شکستیم.
بعد به فاصله کمی فوت امام اتفاق افتاد. دست من را میگرفت و ناله میزد و گریه میکرد،
2، 3 روز غذایش کم شده بود و میگفت هیچوقت فکر نمیکردم مرگ امام را ببینم و اگر خودکشی حرام نبود من این کار را میکردم،
تحمل دنیای بدون امام برایش خیلی سخت بود.