شهیدیار

خاطرات شهدا - زندگینامه شهدا - وصیتنامه شهدا و ...

صبر و شکیبایی

صبر و شکیبایی
صبر و شکیبایی

خاطرات

    ثارالله ( ازخاطرات شهید عباس بابایی )

    ثارالله ( ازخاطرات شهید عباس بابایی )

    روزی به همراه شهید بابایی برای پرواز آماده شدیم.در آن زمان ایشان استاد پروازی بنده بودند و من هم شاگرد ایشان. وقتی برای پرواز آماده شدیم و خواستیم پرواز کنیم، هواپیما دچار اشکال شد و به ناچار از آن بیرون آمدیم. وقتی که کارکنان فنی هواپیما شروع به بررسی و رفع اشکال نمودند، شهید بابایی در کنار هواپیما روی زمین نشستند و آرام به کار آنان نگاه کردند. ادامه مطلب ...

    خرابی آزمایش (از خاطرات شهید رضایی نژاد )

    خرابی آزمایش (از خاطرات شهید رضایی نژاد )

    بعضی پروژه ها وقت زیادی از ما می گرفت و اگر در انتها به نتیجه نمی رسیدیم همگی عصبانی  وکفری می شدیم.
    این وقت ها حس و حال رضایی نژاد جالب بود. ادامه مطلب ...

    دلتنگی ( ازخاطرات شهید بابایی )

    دلتنگی ( ازخاطرات شهید بابایی )

    وقتی نبود،وقتی منطقه بود و مدتها می شد که من و بچه ها نمی دیدمش،دلم می گرفت.توی خیابان زن ها و مرد ها را می دیدم که دست در دست هم راه می روند،غصه ام می شد.زن شوهر می خواهد بالای سرش باشد.
    می گفتم:«تو اصلا می خواستی این کاره بشوی چرا آمدی مرا گرفتی؟» ادامه مطلب ...

    شکستن نفس ( از خاطرات شهید ابراهیم هادی )

    شکستن نفس ( از خاطرات شهید ابراهیم هادی )

    همراه ابراهیم راه می رفتیم. عصر یک روز تابستان بود. رسیدیم جلوی یک کوچه. بچه ها مشغول فوتبال بودند. به محض عبور ما، پسر بچه ای محکم توپ را شوت کرد توپ مستقیم به صورت ابراهیم خورد. ادامه مطلب ...

    زندگی با یه جهادگر (از خاطرات شهید رضوی )

    زندگی با یه جهادگر (از خاطرات شهید رضوی )

    قبل از عقد گفت((تو زندگی باید صبور باشی٬زندگیت باید رو دوشت باشه٬از این شهر به اون شهر.زندگی با یه جهادگر یعنی همین.جنگم نبود من یه جا بند نمی شدم ادامه مطلب ...

    آخرین نامه شهید بیضایی به همسرش

    آخرین نامه شهید بیضایی به همسرش

    مسئولیت سنگینی بر دوشمان گذاشته شده است و اگر نتوانیم از پسش برآئیم، شرمنده و خجل باید به حضور خدوند و نبی‌اش و ولی‌اش برسیم چرا که مقصریم.   ادامه مطلب ...

    شب شهادت ( از خاطرات شهید علی اکبر درویشی )

    شب شهادت ( از خاطرات شهید علی اکبر درویشی )

    اهالی روستا وارد حیاط شدند. همه اشک می‌ریختند و گریه می‌کردند اما من دوست داشتم به وصیت علی اکبرم عمل کنم. علی در نامه‌ای برایم نوشته بود:  ادامه مطلب ...

    پاسخ امام(ره) به نامه ی رمزی یک اسیر

    پاسخ امام(ره) به نامه ی رمزی یک اسیر

    نظر به اینکه پسر این جانب مدت ۸ ماه است که در قید اسارت صدامیان کافر می باشد، اخیراً در نامه اش نوشته است که خیلی دلم برای پدربزرگم حاج آقا موسوی تنگ شده است.... ادامه مطلب ...

    می دانست طاقت دوری اش را ندارم( از خاطرات شهید رضا حاجی زاده )

    می دانست طاقت دوری اش را ندارم( از خاطرات شهید رضا حاجی زاده )

     وقتی بحثمان می‌شد من نمی توانستم خودم را کنترل کنم، یکسره غر می زدم و با عصبانیت می‌گفتم تو مقصری، تو باعث.. ادامه مطلب ...

    بهترین دعا ( از خاطرات شهید حمید سیاهکالی )

    بهترین دعا ( از خاطرات شهید حمید سیاهکالی )

    اوایل من از گفتن این دعا ممانعت می‌کردم و دلم نمی‌آمد اما آنقدر اصرار می‌کردند تا من مجبور می‌شدم دعا کنم .. ادامه مطلب ...

وصیتنامه

    دومین وصیتنامه شهید محمد ابراهیم همت

    دومین وصیتنامه شهید محمد ابراهیم همت

    به نام خدا 
    نامي كه هرگز از وجودم دور نيست و پيوسته با يادش آرزوي وصالش را در سر داشتم. 
    سلام بر حسين(ع) سالار شهيدان اسوه و اسطوره بشريت.  ادامه مطلب ...

    وصیت نامه شهید مهدی صابری

    وصیت نامه شهید مهدی صابری

    روسیاهم. روسیاهم که با 25 سال سن نتونستم تو رابطه ی عبد و معبودی اونجوری که باید و شاید وظیفه ی عبد رو به نحو شایسته و بایسته انجام بدم. ادامه مطلب ...

    وصیت نامه شهید علی اکبر درویشی

    وصیت نامه شهید علی اکبر درویشی

    خدای بزرگ! به مادرم صبر، به خواهرانم استقام، به برادرانم ایمان عطا كن تا در مقابل دشمنان قرآن بعد از شهادتم مثل كوه بایستند.. ادامه مطلب ...

    وصیتنامه شهید علیرضا بلباسی

    وصیتنامه شهید علیرضا بلباسی

    سلام و صلوات خدا بر ملائكه الله و جميع خلق الله از جن و انس ،نثار خاندان عصمت و طهارت و واسطه فيض بين ارض و سماء و ما فيهن يعني محمد و آل محمد (ص) باد.... ادامه مطلب ...

لوگوی سایت ابر و باد