جیره جنگی (از خاطرات شهدا)
اشتراک گذاری این مطلب در تلگرام
آب جیره بندی شده بود.آن هم از تانکری که یک صبح تا شب زیر تیغ آفتاب مانده بود.
مگر می شد خورد!
به من آب نرسید، لیوان را به من داد و گفت:
"من زیاد تشنم نیست ، نصفش رو خوردم.بقیه ش رو تو بخور ، گرفتم و خوردم."
فرداش بچه ها گفتند که .....
اصلا جیره هر کس نصف لیوان آب بود.
مگر می شد خورد!
به من آب نرسید، لیوان را به من داد و گفت:
"من زیاد تشنم نیست ، نصفش رو خوردم.بقیه ش رو تو بخور ، گرفتم و خوردم."
فرداش بچه ها گفتند که .....
اصلا جیره هر کس نصف لیوان آب بود.
اشخاص
موضوعات
پیام کاربران
حسن دیانتی
( بررسی نشده )
6 سال قبل
بسم الله رب الشهدا و الصدیقین .امروز ۲۴ فروردین ۹۸ یاد همرزم شهیدم مجید جان افقهی شدیدا دلگیرم کرده بود .این بود که دراین صفحه بامشاهده تصویر بهشتیش روحم آرام گرفت .دستمریزاد اجرتان با شهدا وائمه معصومین ،بامید شفاعتشان .
پاسخ
ارسال
شبکه های اجتماعی
عضویت در کانال تلگرامی ابر و باد
لوگوی سایت ابر و باد
-small.jpg "شهید شهرود مظفری نیا")
