بچه داری ( از خاطرات شهید عبدالله میثمی )
اشتراک گذاری این مطلب در تلگرام
هر وقت خونه بود توی بچه‌داری کمکم می‌کرد،
از شستن بچه گرفته تا پهن‌کردن لباس‌هاش روی بند،
خلاصه از هیچ کمکی دریغ نمی‌کرد،
هیچوقت هم سختگیری نمی‌کرد که چیزی بخرم یا نه،
البته من هم اهل ریخت و پاش نبودم. عبدالله هم این را می‌دانست.
از شستن بچه گرفته تا پهن‌کردن لباس‌هاش روی بند،
خلاصه از هیچ کمکی دریغ نمی‌کرد،
هیچوقت هم سختگیری نمی‌کرد که چیزی بخرم یا نه،
البته من هم اهل ریخت و پاش نبودم. عبدالله هم این را می‌دانست.
اشخاص
موضوعات
مطالب دیگر از این اشخاص
- نماز شکر ( از خاطرات شهید عبدالله میثمی )
- بچه داری ( از خاطرات شهید عبدالله میثمی )
- وصیت نامه شهید عبدالله میثمی
- مادرش رو بیشتر دوست دارم ( از خاطرات شهید عبدالله میثمی )
- کمونیست گریه انداز ( از خاطرات شهید عبدالله میثمی )
- ماشین سپاه ( از خاطرات شهید میثمی )
- به همه لبخند بزنین ( از خاطرات شهید میثمی )
پیام کاربران
ارسال
شبکه های اجتماعی
عضویت در کانال تلگرامی ابر و باد
لوگوی سایت ابر و باد
