اشتراک گذاری این مطلب در تلگرام
دفعه آخری که داشتم از پیش حاجی برمیگشتم،اومد جلوی پله های ساختمان فرماندهی و محكم بغلم کرد، زد پشتم و
گفت: ببخشید اگر زحمتت دادم.
گفتم :حاجی من که کاری نکردی.
"گفت:باشه،ولی شاید دیگه قسمت نشه ببینمت"
خاطره اي به نقل یکـی از شاگـردان سردار شهید مـحمد ناظـری