اشتراک گذاری این مطلب در تلگرام
در اولین ساعت عملیات خیبر، 900 نفر به اسارت در آمدند .
در بین این اسیران ، یک سرتیپ عراقی هم که فرماندهی نیروها را به عهده داشت بود.
حمید خطاب به آنها گفت : مواظب خودتان باشید ، اگر قصد فرار یا کار دیگری را در سر داشته باشید ، همه تان را به رگبار می بندیم .
سرتیپ عراقی پرسید : شما چطور به این جا آمدید؟
حمید شوخی ، جدی به او گفت : ما اردن را دور زدیم و از طرف بصره به این جا آمده ایم.
سرتیپ عراقی مجددا" پرسید: پس آن نیروهایی که از روبرو می آیند از کجا آمده اند؟
حمید با دست به زمین اشاره کرد و گفت: از زمین روئیده اند!
این جا بود که چشم های فرمانده عراقی داشت از حدقه بیرون می زد....!!