اشتراک گذاری این مطلب در تلگرام
برای هر کاری خیری پیش قدم می شد. دست به خیر بود. رفته بود خواستگاری یکی از همکارانش.
بعد از صحبت های مقدماتی ، پرسیده بودند که آقا داماد منزل مستقل دارد یا نه؟!
داماد سرش را انداخته بود پایین و گفته بود:« نخیر. خانه مستقل ندارم».
داشته قول و قرار عروسی شان بهم می خورده که حاج یدالله گفته بود : «آقا داماد از خودشان منزل دارند و خانه مناسبی هم هست»
انکار داماد هم به جایی نرسیده و جلسه به خوشی تمام شده بود.
بعدها وقتی آقا داماد فهمیده بود که خانه اهدایی حاج یدالله، از طرف سپاه به اسم حاجی در آمده بود.