اشتراک گذاری این مطلب در تلگرام
از گردان اومده بودیم خیلی خسته بودیم، به آقا مهدی گفتم بیا بریم یه جا خستگی در کنیم یه چیزی بخوریم بعدش می رسونمت خونه.
گفت: نه الان برسونم خونه خستگی من کنار خانواده تموم می شه.
بعد سفارش کرد که ما کارمون یه طوریه که برای خانواده وقت کم میاریم.
حتی چند دقیقه هم که وقت گیر آوردی کنار خانوادت باش .