اشتراک گذاری این مطلب در تلگرام
و لا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتاً بل احیاء عند ربهم یرزقون
اگر جز با کشتنم نشود دین حق بلند پس ای شمشیرها بیایید بر پیکرم فرود
پس از حمد و ثنای پروردگار متعال و با سلام به حضرت ولی عصر و نایب برحقش، آن پیر جماران و حامل قرآن، آن مجاهد سازش ناپذیر، امام خمینی کبیر. و با سلام به روان پاک شهدای راه حق، از کربلای حسین تا کربلای ایران.
محضر پدر بزرگوارم سلام علیکم. پس از تقدیم احترامات خالصانه خدمت شریف، از خدای بزرگ آرزومندم به جناب عالی توفیق و سلامتی و خدمت هرچه بیشتر به اسلام عزیز عنایت فرماید، ان شاء الله.
پدرجان! شما باید بدانی که من از روی آگاهی قدم در این راه گذاشتم و این را بدان شهادت یک تاریخ است که از ما بجا می ماند و تمامی شما عزیزان باید بدانید که شهادت یک قصه نیست بلکه حقیقت است. شعار نیست، بلکه شعور است. شهادت باختن نیست، بلکه پیروزی است.
شهادت یک مرگ تحمیلی نیست، بلکه انتخابی حقیقی است.
پدرجان! توقعم از شما این است که برای من زیاد ناراحت نباشی و چون کوه استوار باشی. این را بگویم که من برای شما آن چنان که لایقت باشم نبودم، شما باید مرا ببخشید.
مادر عزیزم! از شما خواهش می کنم که برای من ناراحت نباشی، زیرا که به دیدار صاحب اصلی می روم. وقتی عاشق به دیدار معشوق می رود و طالب به مطلوب می رسد ناراحتی ندارد.
و ای دوستان و آشنایان و ای آنانی که وصیت مرا می خوانید! از تمام شما می خواهم که در پشت جبهه، اسلام و امام را یاری کنید؛ چه با خون، چه با بذل مال، دین خود را نسبت به اسلام ادا کنید تا در آن دنیا سربلند باشید.
در خاتمه اگر من به شهادت رسیدم، مرا در کنار قبر داداشم رضا، در بهشت صادق دفن نمایید.
والسلام علیکم و رحمت الله و برکاته