شهیدیار

خاطرات شهدا - زندگینامه شهدا - وصیتنامه شهدا و ...

مطالب توسل به ائمه

<1>
زیارت امام حسین (ع) (خاطره ای از شهید ابراهیم همت )

زیارت امام حسین (ع) (خاطره ای از شهید ابراهیم همت )

می خواستم برم کربلا زیارت امام حسین(ع)همسرم سه ماهه بارداربود. التماس واصرار که منو هم ببر،مشکلی پیش نمی آید. هرجوری بود راضیم کرد .باخودم بردمش. اما سختی سفربه شدت مریضش کرد. وقتی رسیدیم کربلا اول بردمش دکتر.دکتر گفت :احتمالاً جنین مرده.اگرهم هنوززنده باشه ،امیدی نیست چون علایم حیاتی رو نداره. ادامه مطلب ...

وعده حق (خاطره ای از شهید حمیدمحمودی)

وعده حق (خاطره ای از شهید حمیدمحمودی)

یه نوجوان 16 ساله بود از محله های پایین شهر تهران.چون بابا نداشت خیلی بد تربیت شده بود.خودش می گفت: گناهی نشد که من انجام ندم... ادامه مطلب ...

وصیتنامه شهید حبیب الله افتخاریان

وصیتنامه شهید حبیب الله افتخاریان

با سلام ودرود فراوان خدمت مهدی موعود (عج) و نایب بر حقش امام خمینی و با درود به امت شهیدپرورمان و با سلام ودرود به پدر و مادر ایثارگر و مهربانم، وصیت می کنم که... ادامه مطلب ...

سفر به مشهد ( از خاطرات شهید شاهرخ ضرغام )

سفر به مشهد ( از خاطرات شهید شاهرخ ضرغام )

کاباره را رها کرد. عصر بود که آمد خانه. بی مقدمه گفت: پاشین! پاشین وسایلتون رو جمع کنید می خوایم بریم مشهد!
مادر با تعجب پرسید: مشهد! جدی می گی!
  ادامه مطلب ...

روزهای پایانی ( از خاطرات شهید شاهرخ ضرغام )

روزهای پایانی ( از خاطرات شهید شاهرخ ضرغام )

سه روز تا شروع عملیات مانده بود. شب جمعه برای دعای کمیل به مقر نیروها در هتل آمدیم. شاهرخ، همه نیروهایش را آورده بود. رفتار او خیلی عجیب شده. وقتی سید دعای کمیل را می خواند شاهرخ در گوشه ای نشسته بود.از شدت گریه شانه هایش می لرزید!
  ادامه مطلب ...

وصیت نامه شهید مهدی خندان

وصیت نامه شهید مهدی خندان

آرزوی زیارت کسی را بعد از امام زمان(عج) و ائمه معصومین(ع) ندارم، مگر امام عزیزم را، که جانم فدایش باد، و اما شما پدر و مادر عزیزم، شما خواهران و برادران و شما اقوام نزدیک و آشنایان، ‌شما که وصیتنامه مرا می‌خوانید...   ادامه مطلب ...

خانم! امانتی ‌تون رو بهتون برگردوندم( از خاطرات شهید همت )

خانم! امانتی ‌تون رو بهتون برگردوندم( از خاطرات شهید همت )

باردار بود. همسرش بهش گفت بيا نريم كربلا؛ ممكنه بچه از دست بره.كربلا رفتند، حالش بد شد و دكتر گفت بچه مرده!
  ادامه مطلب ...

شجاعت ( از خاطرات شهید خرازی )

شجاعت ( از خاطرات شهید خرازی )

« پس از مدتی قرار شد باز گردیم. در این وقت دشمن آتش سنگینی در منطقه می ریخت. هنگامی که سوار «تویوتا» شدیم، «حاج حسین» گفت: ادامه مطلب ...

توسل ( از خاطرات شهید محمود کاوه )

توسل ( از خاطرات شهید محمود کاوه )

آهسته گفتم:" اول باید این تیربار را خفه کنیم، بعد نیروها را از دو طرف آرایش داده و بزنیم به خط"جور خاصی پرسید:" دیگه چه کاری باید بکنیم!
  ادامه مطلب ...

جواب نامه ( از خاطرات شهید قاسم صادقی )

جواب نامه ( از خاطرات شهید قاسم صادقی )

وی از منتظرین واقعی حضرت بقیة الله الاعظم- عجل الله تعالی فرجه الشریف- محسوب می شد.گاهی که مشکلی یا سوالی برایش پیش می آمد، آن را روی کاغذی می نوشت و.. ادامه مطلب ...

انگشتر عقیق ( از خاطرات شهید بیضایی )

انگشتر عقیق ( از خاطرات شهید بیضایی )

به محمودرضا گفتم: تو پاسداری و پیش اهلبیت (ع) پارتی داری؛ اینجا توسلی بکن شاید حل شود. مثل همیشه شکسته نفسی کرد و گفت ما که کسی نیستیم.. ادامه مطلب ...

وصیتنامه شهید مدافع حرم سجاد طاهرنیا

وصیتنامه شهید مدافع حرم سجاد طاهرنیا

با عرض سلام به شما عزیزان که تمام وجود و هستی خودتان را فدای تربیت بنده حقیر کردید. از شما عزیزان ممنون هستم ولی شرمنده که نتوانستم هیچگاه کنار شما باشم و خدمتی برایتان انجام بدهم... ادامه مطلب ...

شهادت نامه ای که حضرت زهرا(س)آن را امضاء کرد ( از خاطرات شهید احمد کریمی )

شهادت نامه ای که حضرت زهرا(س)آن را امضاء کرد ( از خاطرات شهید احمد کریمی )

توی اون اوضاع و احوال که همه تو تب و تاب عملیّات بودند سراغ مدّاح رو گرفت . راضیش کرده بود تا براش روضه بخونه ، روضه حضرت زهرا (س) ، مدّاح میخوند و حاجی گریه میکرد.. ادامه مطلب ...

وصیتنامه شهید علیرضا بلباسی

وصیتنامه شهید علیرضا بلباسی

سلام و صلوات خدا بر ملائكه الله و جميع خلق الله از جن و انس ،نثار خاندان عصمت و طهارت و واسطه فيض بين ارض و سماء و ما فيهن يعني محمد و آل محمد (ص) باد.... ادامه مطلب ...

زیارت امام رضا (شهید عماد مغنیه)

زیارت امام رضا (شهید عماد مغنیه)

ایران که می‌آمد سعی می‌کرد حتماُ به زیارت امام رضا‌(ع) مشرف شود و اغلب، فرصت زیارت حضرت معصومه(س) را هم از دست نمی‌داد. ادامه مطلب ...

بوی خوش ( از خاطرات شهید عبدالمهدی کاظمی )

بوی خوش ( از خاطرات شهید عبدالمهدی کاظمی )

بیشتر از همه جا بچه ام و لباسهاش این عطر رو گرفته بودند. تمام خانه یک طرف ولی بچه ام بسیار این بوی خوش را میداد  به طوری که او را به آغوش میکشیدم.. ادامه مطلب ...

وصیتنامه شهید محسن حججی

وصیتنامه شهید محسن حججی

بسم الله النور...
صَلی الله علیک یا اُماه یا فاطمه الزهرا"سلام علیک"
وَلاتَحسَبن الذینَ قُتلوا فی سَبیل الله اَمواتا، بَل احیاء عند رَبِهم یُرَزقون
هرگز نمی‌میرد آنکه دلش زنده شد به عشق
ثبت است بر جریده عالم دوام ما...
چند ساعتی بیشتر به رفتن نمانده است، هرچه به زمان رفتن نزدیک‌تر می‌شوم قلبم بی‌تاب‌تر می‌شود...نمی‌دانم چه بنویسم و چگونه حس و حالم را بیان کنم...نمی‌دانم چگونه خوشحالی‌ام را بیان کنم و چگونه و با چه زبانی شکر خدای منان را به جای بیاورم...به حسب وظیفه چند خطی را به عنوان وصیت با زبان قلم می‌نویسم... ادامه مطلب ...

وصیت نامه شهید حاج قاسم سلیمانی

وصیت نامه شهید حاج قاسم سلیمانی

برادران و خواهرانم! جهان اسلام پیوسته نیازمند رهبری است؛
رهبری متصل و منصوب شرعی و فقهی به معصوم.
خوب میدانید منزّه‌ترین عالِم دین که جهان را تکان داد و اسلام را احیا کرد، یعنی.. ادامه مطلب ...

<1>
لوگوی سایت ابر و باد