شهیدیار

خاطرات شهدا - زندگینامه شهدا - وصیتنامه شهدا و ...

خاطرات شهید مدافع حرم محمد حسین مرادی

<1>
محل دفن ( از خاطرات شهیدمحمد حسین مرادی )

محل دفن ( از خاطرات شهیدمحمد حسین مرادی )

آن موقع همه این کلام را شنیدند اما کسی متوجه نشده بود که منظور پسرم از این حرف چیست.
چند سال بعد که محمد حسین..  ادامه مطلب ...

امر به معروف و نهی از منکر( از خاطرات شهید محمد حسین مرادی )

امر به معروف و نهی از منکر( از خاطرات شهید محمد حسین مرادی )

یک خانومی را می خواهند به زور سوار کنند. همه نگاه می کردند و می رفتند! محمدحسین تا رسید ترمز کرد.
پیاده شد و درب ماشین را قفل کرد. من ترسیدم هر چه صدایش کردم گوش نکرد، دوید سمت آن 2 نفر.. ادامه مطلب ...

نماز اول وقت ( از خاطرات شهید محمد حسین مرادی )

نماز اول وقت ( از خاطرات شهید محمد حسین مرادی )

همانجا نزدیک ترین مسجد را پیدا می کرد و ما را می برد نماز. یک شب جایی بودیم و مسجد هم پیدا نکردیم. رفت در یک اتاقک.. ادامه مطلب ...

عوض کردن پرچم گنبد حرم ( از خاطرات شهید محمد حسین مرادی )

عوض کردن پرچم گنبد حرم ( از خاطرات شهید محمد حسین مرادی )

محمدحسین اصرار کرد تا قبول کردند که فقط داخل حیاط برویم.
 وقتی وارد حیاط شدیم، دیدیم با اینکه 3 روز از محرم گذشته هنوز حرم سیاهپوش نیست و پرچم عزا هم روی ادامه مطلب ...

<1>
لوگوی سایت ابر و باد