گریه میکرد و اصرار داشت که به جبهه برود. پدرش گفت: تو هنوز بچهای! .... ادامه مطلب ...
می گفت : می خواهم یه هدیه بفرستم جبهه . به خاطر کوچیکیش که رد نمی کنید؟ همه، همدیگر را نگاه کردند، ادامه مطلب ...
آقا جان تو رابه جان خواهرت زینب(س) قسم می دهم که تمام مسلمانان مشتاق را به نهایت سعادت، ارج و قرب واسطه شوی در نزد حق تعالی. صادقم، پاره ی تنم در مسیر تو قدم گذاشته و به تو می سپارمش! آقا جان.. ادامه مطلب ...