اشتراک گذاری این مطلب در تلگرام
سردار از همسرش خواسته بود تا تمام فرزندان را دور هم جمع کند،
با اینکه پسر بزرگشان مشغله داشت اما سردار اصرار کرد تا حتما خودش را به جمع خانواده برساند،
آن شب روحیه شادابی داشت گویا می دانست قرار است دیگر بر نگردد.
همسر سردار در این ملاقات گفت:
از رفتن شما به سوریه راضی نیستم که سردار در پاسخ گفت شهادت آرزوی من است.
همسرش هم به شرط شفاعت وی بعد از شهادت آرام و راضی شد.