اشتراک گذاری این مطلب در تلگرام
بعد از عملیات حندرات که تعدادی از بچه ها مفقود شده بودند...
حال همه گرفته بود که پیکر شهدا جامونده
تا اینکه بعد از یازده روز خبر دادن دوتا پیکر برگردوندن الان سردخونه مطار حلب هست... بدون هیچ پلاک شناسایی بیاید برای شناسایی
به اتفاق دوتا از دوستان رفتیم مطار حلب
در تابوت را که باز کردیم با جنازه ای روبرو شدیم که غیر قابل شناسایی بود
چون تیر به سر خورده بود و کاسه سر خالی شده بود قابل شناسایی نبود
دنبال علایم دیگری میگشتیم که یکی از دوستان گفت پیکر حفیظه...
گفتم از کجا مطمئنید ؟
گفت از دستش
قبل هجوم شست دست راستش زخمی شده بود و من پانسمانش کردم
بدستش نگاه کردم درست بود شست دست راستش پانسمان بود
نکته ای که منو خیلی منقلب کرد این بود با آنکه پیکر 11روز در آفتاب و باران بود و هوای حلب در اون موقع متغیر بود
جنازه هیچ بویی نمیداد در حالیکه جنازه افراد در کمتر از 24ساعت بو میگیره این شهید هیچ بویی نمیداد و کاملا پاک و طاهر بود