خاطرات شهدا - زندگینامه شهدا - وصیتنامه شهدا و ...
خاطرات مدارا با اسیر
<1>
این چه حرفی بود تو زدی؟ ( از خاطرات شهید باکری )
بد وضعی داشتیم . از همه جا آتش می آمد روی سرمان . نمی فهمیدیم تیرو ترکش از کجا می آید.
فقط یک دفعه می دیدم نفر بغل دستیمان افتاد روی زمین .
ادامه مطلب ...